نویسندگان: نینانورگارد، بئاتریکس بوسه، روسیو مونتورو
برگردانندگان: احمد رضایی جمکرانی، مسعود فرهمند فر
 

پُل وِرث پیش از اینکه به استادی دانشگاه آمستردام برسد، مدرّس دانشگاه هال (انگلیس) و دانشگاه آزاد بروکسل (بلژیک) بود. مرگ نابهنگام او مانع تکمیل نسخه‌ی نهاییِ اثر معروف او، جهان‌های متن: بازنمایی فضای مفهومی در گفتمان (1999) شد. این کتاب به مدد تلاش‌های ویرایشی و پژوهشگرانه‌ی میک شورت (از دانشگاه لنکستر) با همکاری دوستان و همکارانی از دیگر نهادها تکمیل شد. آغاز تألیفات او به سال‌های 1970 بر می‌گردد، امّا در آن زمان هنوز کارهایش صبغه‌ی شناخت‌گرا (که در آثار متأخرش دیده می‌شود) به خود نگرفته بود. برای نمونه، در سال 1981 مجموعه مقالاتی درباره‌ی ماهیت مکالمه و گفتمان زیر نظر او منتشر شد که مسائل مختلفی را در بر می‌گرفت، از جمله کاربردهای الگوی تحلیلی - گفتمانیِ سینکلر و کولتارد (1975)، مفهوم تضمّن در آراء گرایس (1975)، رویکرد روش‌شناسی قومی در بررسی مکالمه در آراء ساکس، اشگلوف و جفرسون (1974)، و ایده‌های آستین (1962) و سِرل (1969) در باب نظریه‌ی کنشِ گفتاری. وِرث پژوهش‌های شناخت‌گرای خود را از طریق بررسی موضوعات مربوط به [دستورِ] زایشی، که در آن زمان رواج داشت، آغاز کرد ولی دیری نگذشت که خودش را از این اصول نظری جدا کرد (1) و پیشنهاد داد به جای توجّه به دستور جمله بنیاد در مکتب زایشی، باید به دستور گفتمان که وی بعداً آن را در نظریه‌ی «جهان متن» بسط می‌دهد، توجّه نمود. نارضایتی او از انواع تحلیل‌های صورت گرفته توسط پیروان دستور زایشی در گفت آورد زیر به روشنی دیده می‌شود:
«ما سعی کرده‌ایم مدرکی در حمایت از این تِز ارائه دهیم که بسط نظریه‌ی دستوری به سمتِ گفتمان، بسیاری از مشکلات دستورِ جمله بنیاد را به طور طبیعی و یکپارچه حل خواهد کرد. همان‌گونه که می‌بینیم، دستورِ گرفتمان ابزاری همسنگِ دستورِ جمله‌بنیاد نیست، جز در اینکه خروجی آن، به جای جمله، متن است [...]. از نظر ما، دستورِ گفتمان در واقع دستورِ جمله بنیاد است با محدودیت‌های اضافی. منظور ما از "گفتمان" نه فقط متن (بافت کلامی) بلکه آگاهی از اجتماع و موقعیت است که میان گویندگان مشترک است.» (ورث 1984: 259).
نخستین بار در این گفت‌آورد به جهان‌های گفتمان (ر. ک. نظریه‌ی جهان متن) اشاره شد که این نشانگر اعتقاد ورث به نیاز به دستوری جامع‌تر از دستورِ زایشیِ آن زمان بود. دفاع از چهارچوب تحلیلیِ گفتمان محور سرانجام در تک‌نگاری او در سال 1999 خود را نشان داد:
«پس نقطه‌ی شروع ما در این معادله باید گفتمان باشد زیرا این اصطلاحی است که گستره‌ی واقعی زبان را نشان می‌دهد. بنابراین، می‌توانیم چنین بگوییم که گفتمان یک رویداد زبانیِ کامل است که آغاز و پایانی مشهود دارد. در عمل، گفتمان می‌تواند به کوتاهی یک کلمه، مثل «اَتش!» ، یا به بلندی گزارشی مکتوب باشد که چندین نسل از نویسندگان را در بر می‌گیرد، مثل وقایع‌نامه‌ی آنگلوساکسون. در کل، مقصود این است که گفتمان را باید به منزله‌ی یک رویداد زبانی واحد در نظر گرفت.» (وِرث 1999:1)
نگاه به زبان به منزله‌ی رویدادی گفتمانی (و نه رویدادی جمله‌ای)، حرکت به سوی موضعی شناخت‌گرا را تسهیل می‌کند. دفاعیه‌ی وِرث این است که، در ارتباط نوشتاری، خواننده یکی از اجزاء اصلی در رویداد گفتمانی است. معنا فقط از طریق ترکیب راهنماهای متنی و استنتاج‌های خواننده از این سرنخ‌های متنی به وجود می‌آید؛ نتیجه نیز خلقِ جهان‌های ذهنیِ خاصی است که وِرث آن‌ها را «جهان‌های متن» می‌نامد:
«ایده‌ی اصلی من این است که تمامِ معناشناسی و کاربرد‌شناسی در درون مجموعه‌ای از فضاهای شناختی، یا به اصطلاح «جهان‌های ذهنی»، فعالیت می‌کنند [...]. جهانِ متن بر ساخته‌ای کلّی است، بنابراین از طریق واسطه‌ی گفتمان، توسط اعضای آن، به مذاکره گذاشته می‌شود (دانشِ حمایت‌کننده‌ی آن نسبی است). و چون یک برساخته است، وابسته به منابعِ حافظه و تخیّل است، نه درکِ مستقیم.» (همان، 17)
ساختار سه سطحیِ نظریه‌ی جهانِ متن را خرده جهان‌ها یا فضاهای ذهنی تکمیل می‌کند که نشانگر امیال، نگرش‌ها، تغییرات زمانی - مکانی، ... است. این چارچوب که توسط خود نویسنده نهایی شد، تأثیر بسزایی در سبک‌شناسیِ شناخت‌گرا داشته است و آن را به منزله‌ی یکی از چارچوب‌های منسجم در رویکرد شناختی به زبان می‌دانند.

پی‌نوشت‌ها:

(1) به کتاب او با عنوان کانون تمرکز، انسجام و تأکید (1984) مراجعه کنید.

منبع مقاله :
نورگوا، نینا، (1394)، فرهنگ سبک‌شناسی، برگردان: احمد رضایی جمکرانی، مسعود فرهمندفر، تهران: انتشارات مروارید، چاپ اول.